جدول جو
جدول جو

معنی کند گرداندن - جستجوی لغت در جدول جو

کند گرداندن
(دَ زَ دَ)
از اثر انداختن. کم اثر و ضعیف گردانیدن. اکلال. (منتهی الارب) : و گاه باشد که با این همه لعوق چیزی که حس را کند گرداند و بی آگاهی افزاید... چون پوست خشخاش و تخم بنگ. (ذخیرۀ خوارزمشاهی)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دِ کَ دَ)
کند شدن. از برندگی افتادن:
هنر با خرد در دل مرد تند
چو تیغی که گردد به زنگار کند.
فردوسی
لغت نامه دهخدا